سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ولی البته نمی دان من


که چرامی گویندمثلا:((بیست عجب نمره ی خوبیست ولی


نونزده هم بدنیست.))


وچرایک عدددیگرنیست؟


صفردرپشت عددچه کم ازصفرجلویی دارد؟


چشم هارابایدشست


جوردیگربایددید!


شهرمن یک بغل آزادی ست


که درآن هرکسی ازشهرخوش تحفه ای آورده


تابساطی بکند


مردنانوا ازمن پرسید:((چندمن نان می خواهی؟))


من ازاوپرسیدم:((قنبیت کیلویی چند؟))


شهر پیداست زدور


رویش هندسی شهرچه ناموزون است


وخیابانهایی که پرازباریکی ست


اتوبوسی دیدم جمعیت را می خورد


دودرامی فهمید


وپژویی که چه سرعت می رفت درخیابانی تنگ!


موتوری رادیدم که خلاف جهت ازدورشتابان آمد


ودرآن کوچه ی بن بست به دیواررسید


نردبانی که ازآن دزدفراری می شد


وپلیسی که دوصدصوت به هاون می کوفت


وگدایی که به یک روز چهاربارزمن پول گرفت!


پرده رابرداریم


بگذاریم که وجدان نفسی تازه کند


بگذاریم که آب بازدرذایقه یماهمه شیرین باشد


شغل ماهرچه که باشد،باشد


مهم این است که مابادل خوش به تماشای شب وروزرویم


سربی دردنهیم روی بالشتک خواب!


((شادروحت سهراب)).خیلی خنده‌دارخدانگهدار




تاریخ : پنج شنبه 92/4/20 | 6:0 عصر | نویسنده : فاطمه سادات مخبر | نظر
.: Weblog Themes By BlackSkin :.